دکورپرداز
دکور پرداز
مرور تاریخ شفاهی اقتصاد انقلاب با سید مهدی حسینی

از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا پروژه کشته سازی کارگران

از فروش مخفیانه نفت به اسرائیل تا پروژه کشته سازی کارگران

دکور پرداز: سید مهدی حسینی می گوید رفتن شرکت های خارجی از ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور را با چالش های جدی همراه کرد اما با کوشش های همه جانبه این چالش به فرصت مدیریت صنایع نفت از طرف ایرانیها تبدیل شد.


به گزارش دکور پرداز به نقل از ایسنا، حسینی که در سالهای ابتدایی ورودی انقلاب در صنایع فولاد و سپس وزارت نفت سمت های مختلفی داشته از وضعیت نفت در سالهای پایانی دولت پهلوی می گوید و همین طور خاطراتی را از چگونگی مدیریت این صنعت مهم در ماه ها و سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نقل می کند.
او اعتقاد دارد با وجود برخی تصمیماتی که بعدها مشخص بود که چندان مناسب نبوده صنعت نفت ایران توانسته هم با رفتن ناگهانی شرکتهای خارجی کنار بیاید و هم شکایت های بین المللی مقابل ایران را به بهترین شکل مدیریت کند.
در ادامه متن کامل گفت وگوی ایسنا با مهدی حسینی را می خوانیم.

اگر بخواهیم تاریخچه کوتاهی از صنعت نفت ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه نماییم، چه مواردی بیشترین اهمیت را دارد؟
در بررسی تاریخ اقتصادی ایران ما با دوره ای مواجه هستیم که به آن عصر امتیازات می گویند در این دوره که از قاجارها شروع می شود شرکتهای خارجی و استعماری به شیوه های مختلف به ایران می آمدند و از دولت ما امتیازهای مختلفی می گرفتند که گاهی هیچ ارتباطی با منافع ملی ایران نداشت. در دهه های بعد و بعد از کشف نفت در ایران خیلی از این کشورها با هدف به تاراج بردن نفت ایران به کشور آمدند که این روال در دوره پهلوی دوم نیز ادامه پیدا کرد.
برای مثال ما با این مواجهیم که در یک دوره ای شوروی با تسخیر شمال ایران به دنبال به دست آوردن امتیازات نفتی در این بخش بود. همین موضوع موجب شد که مجلس ملی برای اولین بار به این مساله ورود کند و دادن امتیاز نفتی چه در شمال و چه در جنوب به شوروی و انگلستان را ممنوع اعلام نماید. در سالهای بعد در دولت رزم آرا بعد از آنکه کشورهایی مانند ونزوئلا و عربستان سعودی توانسته بودند توافق های فروش ۵۰ – ۵۰ نفت را به دست بیاورند ایران نیز به دنبال آن بود که البته با ترور رزم آرا اوضاع تغییر نمود و ما به سمت ملی شدن نفت حرکت کردیم. در این دوره ها کنسرسیوم نفتی تشکیل شد که باز هم منافع ما را تامین نمی کرد.
کنسرسیوم های نفتی بخش مهمی از تاریخ این حوزه را شامل می شود؛ در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب وضعیت ایران در این عرصه چگونه بود؟
پس از ۲۸ مردادماه ۳۲ شرکت نفت بریتانیا به ایران بازگشت و باز هم سهم کامل خودرا گرفت بدین سان آنها در یک کنسرسیوم ۴۰ درصد نفت ایران را برای خودشان برداشتند ۴۰ درصد به ۱۱ شرکت آمریکایی دادند و ۲۰ درصد را میان دو شرکت اروپایی تقسیم کردند. در این دوره ما تنها چیزی تحت عنوان حق الارض و مالیات دریافت می کردیم. البته در سالهای بعد شرایط ایران تغییر نمود و با عنایت به اینکه ما بزرگترین تولید کننده نفت در منطقه بودیم با تاسیس اوپک توانستیم نقش مهمی در تغییرات ایفا نماییم و در نهایت سهم ما که در ابتدای کنسرسیوم ۱۶ درصد بود به ۸۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. باید به این سهم یک میلیون بشکه نفت روزانه در دریا را نیز اضافه نماییم.

افزایش جدی درآمدهای نفتی دولت پهلوی چرا سرانجام به نارضایتی های اقتصادی منجر شد؟
اقتصاد ما در دهه ۴۰ اقتصادی کوچک بود که البته در بعضی حوزه ها توانست آمارهای مثبتی را به ثبت برساند. اما در دهه ۵۰ چند اتفاق رخ داد که به افزایش جدی درآمد نفت ایران انجامید. نخست بحث قیمت گذاری نفت از طرف اوپک بود که با همکاری شاه عربستان انجام شد و سپس بحث جنگ عراق و اسرائیل و تحریم هایی که عرب ها، مقابل کشورهای اروپایی انجام دادند و اجازه انتقال نفت برای برخی از این کشورها از کانال سوئز را نمی دادند در نهایت موجب شد ناگهان درآمد ما چند برابر شود. در این سال ها ما سرمایه گذاری هایی را در پروژه های مختلف انجام دادیم. برای مثال در سنگ آهن هندوستان و در یک پالایشگاه و کود شیمیایی این کشور سهامدار بودیم. در سنگال در توزیع گاز مایع و پمپ بنزین های این کشور سهم داشتیم. در کره جنوبی سرمایه گذاری کردیم در دریای شمال برای استخراج نفت با انگلیسی ها شریک بودیم. حتی در آفریقای جنوبی نیز سهم داشتیم که در حقیقت حفظ کردن تمام آنها در سالهای بعد از پیروزی انقلاب کاری دشوار بود که خوشبختانه انجام شد.
تمام این تغییرات موجب شد که شاه گرفتار یک خودبزرگ بینی شود. او بجای باز کردن فضای سیاسی اعلام نمود که حزب رستاخیز را ایجاد کرده و هر کس که با آن موافق نیست می تواند پاسپورت بگیرد و از کشور برود. از طرفی با تشکیل ساواک سرکوب دانشجویان و نیروهای سیاسی شدت یافت. طرح انقلاب سفید با وجود آنکه در بعضی حوزه ها نتایجی داشت اما در نهایت به نارضایتی نیروهای مذهبی انجامید و شاه بجای شنیدن صدای آنها از خردادماه ۴۲ به بعد به سمت سرکوب آنها حرکت کرد. تمام این مسائل را وقتی کنار هم می گذاریم می بینیم که عملکرد حاکمیت در دوره پهلوی مردم را به مرحله انقلاب اسلامی رساند.
در روزهای بعد از پیروزی انقلاب صنعت نفت ایران چه شرایطی داشت؟
همانطور که قبل تر گفتم یکی از اصلی ترین چالش های ما حفظ کردن سرمایه های کشور در نقاط مختلف جهان با وجود تحریم ها و شرایط جنگ بود. وزارت خارجه ما سفارش اکید کرد که این سرمایه ها حفظ شود و ما توانستیم در بخش های مختلف موفق باشیم. اما برای مثال ما در آفریقای جنوبی یک سرمایه گذاری داشتیم اما با عنایت به مستقر بودن رژیم آپارتاید سفارش اکید این بود که ما از آن خارج شویم. با وجود آنکه پول ما در آن زمان تنها به ۸۰ هزار دلار رسیده بود با مذاکرات انجام شده در نهایت هشت میلیون دلار سهم خودرا فروختیم. البته در این میان چالش هایی وجود داشت؛ دولت پهلوی در تمام این سال ها به شکل مخفیانه به اسرائیل نفت می فروخت و این پروسه را به شکل پیچ در پیچ با تاسیس شرکتهای مختلف پنهان کرده بود. ما بعد از انقلاب با این مورد مواجه شدیم که اسرائیل پول نفت ما را نداده بود و از طرفی ما در یک خط لوله مشترک نیز سهام دار بودیم. یک چالش این بود که ما اسرائیل را به رسمیت نمی شناختیم اما دادگاه های بین المللی از ما می خواستند که از یک کشور شکایت نماییم. با این وجود بعد از آنکه به سراغ اسناد و مدارک رفتیم متوجه شدیم که جدا از پنهان کاری ها در دوره پهلوی یک گروه نفوذی نیز در ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسناد باقی مانده را نیز از بین برده بودند که حدس من این است که همین موضوع نیز کار خود اسرائیلی بوده است.
جدا از آن در دوره اعتصابات و انقلاب تمام شرکتهای نفتی بین المللی حاضر در کنسرسیوم ایران را ترک کرده بودند بدین سان ما نه فقط دیگر نمی توانستیم از آنها استفاده نماییم که حتی با خطر شکایت های بین المللی مواجه شدیم متاسفانه گروهی در هفته های اول به شورای انقلاب فشار آوردند که تمام قراردادهای نفتی کشور را ملغی کنند و بعد از اعلام این تصمیم تمام این شرکتها از ما شکایت کردند که اگر ما در آن شکست می خوردیم چند میلیارد دلار به کشور خسارت وارد می شد ولی خوشبختانه بعد از چند سال مذاکره ما تقریباً در تمامی این دعاوی حقوقی پیروز شدیم.

مهدی حسینی در سالهای نخست پیروزی انقلاب کجا بود؟
من بعد از فارغ التحصیلی در سال ۵۱ از دانشگاه شریف امروز و گذراندن چند دوره آموزشی در اروپا جذب صنعت فولاد شدم و بعد از پیروزی انقلاب نیز در همین بخش حضور داشتم. بعد از پیروزی انقلاب ما با این معضل مواجه بودیم که شرکتهای اروپایی که خیلی از آنها زیردست ما کار می کردند ایران را ترک کردند و کارگران خودرا باقی گذاشتند. از طرفی با عنایت به نفوذ جریان های چپ و اتحادیه های کارگری ما در هفته های اول پیروزی انقلاب هر روز با اعتصاب و تجمع مواجه بودیم که در خیلی از آنها خارجی ها نیز نقش داشتند. برای مثال در یکی از تجمعات صنایع فولاد در خوزستان بین کارگران درگیری به وجود آمد و یک کارگر زخمی شد بعد از آن اعلام نمودند که این کارگر کشته شده و به دنبال استفاده از آن برای برهم زدن اوضاع بودند. من تیم تحقیقاتی را فرستادم که سرانجام این فرد را در خانه منشی یک شرکت انگلیسی در اهواز پیدا کردم که برایش بلیت هواپیما خریده بودند تا مخفی بماند اما خوشبختانه این پروژه کشته سازی شکست خورد.
پس از این مورد من وارد صنعت نفت شدم و همانطور که برخی از آنها را شرح دادم ما در زمینه های مختلف توانستیم اقتصاد کشور را در صنعت نفت حفظ نماییم. با این وجود در زمینه نفت دستاوردهای مختلفی داشتیم و البته مشکلاتی که برای کشور چالش هایی به وجود آورد خیلی از این چالش ها شاید به علت بی تجربگی ما بود یا در بعضی از آنها نیز عدم اطلاعات کافی سبب رسیدن به شرایطی دشوار شد. با این وجود تمام تلاش ما حفظ ثروت مردم و ادامه نقش آفرینی در بازار جهانی بود. اما همانطور که تلاش شد سهام ما بعد از پیروزی انقلاب در کشورهای مختلف حفظ شود امروز نیز در صورت حضور در عرصه های بین المللی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف نفت جهان می توانیم در کنار تضمین بازار برای فروش نفت خام مان دست بالا را در بازارهای جهانی نیز داشته باشیم.




1401/11/21
11:59:47
0.0 / 5
439
مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۲
دکور پرداز
decorpardaz.ir - مالکیت معنوی سایت دكور پرداز متعلق به مالکین آن می باشد